اگه تو پارت اول در مورد موجودات جادویی صحبت کردیم و با باسیلیسک و کلپی روبهرو شدی، و تو پارت دوم با نیفلرها و دمیگایزها آشنا شدی،
تو این بخش قراره بال دربیاری!
اگر پارت اول و دوم رو نخوندی بهت توصیه میکنم اول اونارو بخونی!
جانوران شگفت انگیز و موجودات جادویی دنیای هری پاتر-پارت اول
موجودات جادویی پرنده و نیمهپرنده: بالهایی برای آسمون، جادوهایی برای زمین
تو دنیای جادو، پرندهها فقط برای پیامرسونی نیستن. بعضیهاشون نماد زندگی و جاودانگیان، بعضی دیگه مرگ و شومی با خودشون میارن. از ققنوسهایی که از خاکستر بلند میشن تا هیولاهایی که با هر بالزدنشون، آسمون رو به طوفان میکشن — این دسته از موجودات جادویی، شگفتی رو با هر پر زدنشون توی آسمون مینویسن.
فونیکس (Phoenix) – موجوداتی جادویی از دل آتش و خاکستر

همیشه وقتی حرف از “امید” وسطه، اسم فونیکس میاد. پرندهای افسانهای که وقتی پیر میشه، خودش رو آتیش میزنه و از خاکسترش دوباره متولد میشه. دمدور، فونیکس دامبلدور، شاید معروفترین عضو این نژاد باشه؛ موجودات جادویی که اشکهاشون شفا میده، و آوازشون دل رو قرص میکنه.
-
شکل ظاهری: پرندهای بزرگ با پرهایی قرمز و طلایی، و چشمانی هوشمند و آرام.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️
-
رفتار و قدرت: صلحطلب، هوشمند، وفادار. وقتی صاحبش در خطر باشه، به کمکش میاد. اشکهاش خاصیت درمانی دارن.
-
جایگاه در دنیای جادو: فونیکسها نادر و بسیار محترمان. دمدور یکی داشت که در وقایع مهمی مثل نبرد اتاق اسرار حضور داشت.
-
کاربرد در جادو: اشک فونیکس در معجونهای درمانی استفاده میشه، و پر اون یکی از سه هستهی اصلی چوبدستیسازی محسوب میشه.
تاندربرد (Thunderbird)

اگه یه روز دیدی آسمون بیدلیل ابری شد و رعد و برق شروع شد، بدون که یه تاندربرد اون بالاست. این موجودات جادویی پرنده عظیم و مرموز از آریزونا اومده و باور دارن که قدرت پیشبینی خطر داره. نیوت اسکمندر یکی از اونها رو نجات داده بود — اسمش فرانک بود، و یه طوفان جادویی بهیادموندنی تو نیویورک به پا کرد.
-
شکل ظاهری: پرندهای عظیم با بالهایی چندلایه و رنگارنگ، برقدار و طوفانی!
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: پرندهای قدرتمند با توانایی کنترل آبوهوا. میتونه طوفان ایجاد کنه. نیاز به محیطی آزاد برای زندگی داره.
-
جایگاه در دنیای جادو: بومی آمریکاست و یکی از چهار خانهی مدرسه ایلورمورنی هم به افتخار اون نامگذاری شده.
-
کاربرد در جادو: پر و خون تاندربرد در طلسمهای دفاعی و هشداردهنده بهکار میره. اما نگهداری ازش بهشدت کنترلشدهست.
هیپوکریف (Hippogriff) – یک از با شکوهترین موجودات جادویی

هیپوکریف اونقدر باشکوهه که حتی مرگخوار هم بهش تعظیم میکنه… یا حداقل باید بکنه، چون اگه تعظیم نکنی، اونم مستقیم میپره سمتت! این موجود جادویی نجیبزادهگونه، هم پرواز میکنه، هم قدرت داره، و هم غرور. باهاش باید مثل یه جادوگر اصیل رفتار کرد.
-
شکل ظاهری: نیمهاسب، نیمهعقاب؛ سر و بالهای عقاب، بدن و پاهای اسب.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: اگه بهش احترام بذاری، میتونه دوستت بشه. ولی اگه توهین کنی، بهت حمله میکنه. پروازش سریع و دقیقه.
-
جایگاه در دنیای جادو: «باکبیک»، هیپوکریفی بود که توسط هگرید در هاگوارتز نگهداری میشد و بعداً با سیریوس بلک فرار کرد.
-
کاربرد در جادو: پر اون در ساخت قلمهای جادویی کمیاب استفاده میشه. آموزش و نگهداریش نیاز به مجوز رسمی داره.
آگووری (Augurey)

همهی فونیکسها روشن و دلگرمکن نیستن. آگووری رو به اسم ققنوس ایرلندی میشناسن، ولی صدای نالهمانندش خیلیا رو یاد مرگ میاندازه. تو گذشته، شنیدن صدای اون نشونهی بدیمنی بود، ولی بعدها فهمیدن فقط بارون داره میاد! هنوزم، شنیدن صدای این موجودات جادویی دل جادوگرارو میلرزونه.
-
شکل ظاهری: پرندهای سبز-خاکستری، کوچک و با پرهایی خیسخورده بهنظر.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: انزواطلب و بیخطر. صدای خاصی از خودش درمیاره که قبلاً تصور میشد نشونهی مرگه.
-
جایگاه در دنیای جادو: در کتاب “فرزند نفرینشده” (Cursed Child)، از نماد آگووری بهعنوان علامت پیروان جدید ولدمورت استفاده شده.
-
کاربرد در جادو: پر اون خاصیت ضدآبی داره و در جوهرهای ویژه استفاده میشه.
دیرکاول (Diricawl) موجودات جادوی که فکر میکنن منقرض شده

ماگلها بهش میگن “دودو” و فکر میکنن منقرض شده… ولی جادوگرا خوب میدونن که این پرنده هنوزم هست، چون قبل از اینکه کسی پیداش کنه، با یه تلألو غیب میشه! دیرکاول یه نمونهی جادویی از ناپدید شدن طبیعی و یه درس بزرگ برای زیستشناسی ماگلهاست.
-
شکل ظاهری: پرندهای گرد و کوچیک، با پرهای خاکستری و آبیرنگ.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: موقع خطر ناپدید میشه و دوباره تو نقطهی دیگهای ظاهر میشه. صلحطلب و بیخطره.
-
جایگاه در دنیای جادو: نیوت اسکمندر توضیح میده که ناپدید شدنش باعث شده ماگلها فکر کنن منقرض شده.
-
کاربرد در جادو: قابلیت تلپورتش در مطالعات جادوی جابهجایی مورد توجه قرار گرفته.
اِرکلینگ (Erkling)

هیچچیز به اندازهی صدای خندهی یه بچهی گمشده در جنگل، دل آدم رو نمیلرزونه… مخصوصاً اگه اون صدا از طرف یه ارکلینگ باشه! این موجود شبیه الفه، ولی پشت ظاهر بامزه این موجودات جادویی، یه ذهن شکارچی پنهونه. با صدای موسیقیگونهش، بچهها رو به طرف خودش میکشه… و بعد؟ دیگه هیچکس ندیدتشون.
-
شکل ظاهری: شبیه الفی کوچیک با چشمانی درخشان و صدایی موسیقایی.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: بچهخور! با صدای جادوییش کودکان رو فریب میده. خطرناکه ولی معمولاً در آلمان مرکزی محدود میشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: بیشتر در اروپای مرکزی گزارش شده. وزارت بارها عملیاتهای حذف یا محدودسازی اونها رو انجام داده.
-
کاربرد در جادو: صدای اون در آزمایشات جادوی خوابآور یا توهمزا بررسی میشه، ولی کاربرد رسمی نداره.
فووپر (Fwooper) – موجودات جادویی که دیوننتون میکنن

شاید اولش فکر کنی یه پرندهی قشنگ و رنگی برای قفس باشه، اما فقط چند ثانیه از آواز این موجودات جادویی کافیه تا عقلتو از دست بدی! فووپرها اونقدر خوشرنگان که همه جذبشون میشن، ولی آوازشون میتونه باعث دیوونگی بشه. پس اگه یکی داری، حتماً مهر جادویی بیصدا روی قفسش فعال باشه!
-
شکل ظاهری: پرندهای کوچک با پرهای روشن و درخشان در رنگهای نئونی.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️
-
رفتار و قدرت: آوازش اثر روانی داره و در صورت شنیدن مداوم، باعث جنون میشه. به همین دلیل صداش مهر و موم میشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: در آفریقا بومی شده و بهصورت محدود پرورش داده میشه.
-
کاربرد در جادو: پر اون در ساخت جوهرهای جادویی کمیاب کاربرد داره.
جاوبرنول (Jobberknoll)

پرندهای که تمام زندگیش هیچ صدایی از خودش در نمیآره، اما درست قبل از مردن، تمام صداهایی که تو عمرش شنیده رو یکجا بیرون میریزه — اونم برعکس! عجیبتر از این؟ بعیده. ولی جادوگرها عاشق همین عجیبها هستن.
-
شکل ظاهری: پرندهای آبی و کوچیک با بدن نرم و چشمهای تیزبین.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: صامت مطلق تا لحظهی مرگ. اون موقع صدای مرگش تبدیل به طلسم صوتی طبیعی میشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: بیشتر برای تحقیق در مورد حافظهی صوتی و طلسمهای شنیداری مورد توجهه.
-
کاربر
د در جادو: پر و مغز اون در معجونهای حافظه و راستگویی کاربرد داره.
گریفین (Griffin)

نیمهعقاب، نیمهشیر، کاملاً باشکوه! گریفین نگهبان افسانهای طلا، گنج و اسرار باستانی بوده. با اینکه زیاد دیده نمیشه، ولی در افسانههای جادویی از اون بهعنوان موجود جادویی با غرور خالص یاد میشه. اگه یکی جلوت تعظیم کرد، باید افتخار کنی — احتمالاً چیزی بیشتر از یه جادوگر معمولی هستی!
-
شکل ظاهری: سر و بالهای عقاب، بدن و پاهای شیر.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: قلمروطلب، ولی اگه با احترام باهاش برخورد کنی، کاری به کارت نداره. قدرت بدنی و پروازش بالاست.
-
جایگاه در دنیای جادو: در کوهستانهای دور افتاده زندگی میکنه. گاهی برای نگهبانی از اشیای جادویی استفاده میشه.
-
کاربرد در جادو: پر اون در طلسمهای حفاظتی و نگهبان کاربرد داره. نماد نجابت و قدرت محسوب میشه.
جانوران شگفت انگیز و موجودات جادویی دنیای هری پاتر – پارت دوم
سووپینگ ایول (Swooping Evil) – موجودات جادویی خطرناک ولی مفید

ظاهرش شبیه پروانهای بزرگه، اما به محض اینکه باز بشه، چهرهی یه جمجمهی گرگ رو نشون میده. این موجودات جادویی از مغز انسان تغذیه میکنن! اما عجیبتر اینکه اگه درست ازش استفاده کنی، میتونه حافظهی دردناک رو هم از بین ببره. یه خطر مفید… اگه بدونی چطوری باهاش رفتار کنی!
-
شکل ظاهری: ترکیبی از پروانه و جمجمهی گرگ، بالدار و تاشو.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: شکارچی مغز و حافظه، ولی در شرایط خاص قابل کنترل و حتی درمانگر.
-
جایگاه در دنیای جادو: در فیلم “جانوران شگفتانگیز”، نیوت ازش برای مقابله با دشمن استفاده کرد.
-
کاربرد در جادو: بالهاش در جادوهای حافظهزدایی و محافظتی کاربرد دارن.
اوکامـی (Occamy)

یه پرنده؟ یه اژدها؟ چرا نه هر دو با هم! اوکامی میتونه خودش رو هر اندازهای که بخواد بکنه. توی فنجون جا میشه یا میتونه کل اتاق رو پر کنه! با تخمهای نقرهایرنگ و ظاهر زیباش، یه هدف وسوسهانگیز برای شکارچیاست — ولی شکار کردنش تقریباً غیرممکنه!
-
شکل ظاهری: ترکیبی از مار، پرنده و اژدها؛ با دو بال و فلسهای درخشان.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: بهشدت دفاعی. قدرت تغییر اندازه (خاصیت Choranaptyxic) داره. به شدت محافظ تخمهاشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: در هند و آسیای شرقی دیده شده. نیوت یکی از اونها رو تو چمدونش نگه میداشت!
-
کاربرد در جادو: تخمهای نقرهای اون بسیار ارزشمند و در ساخت وسایل جادویی کمیاب بهکار میرن.
اژدها (Dragon)

دسته: موجودات خطرناک و تهاجمی
سطح خطر وزارت: ✖️✖️✖️✖️✖️
اژدهاها همون موجودات جادویی و افسانهایان که از نفسشون آتیش بیرون میزنه و بوی طلا رو از فرسنگها دورتر حس میکنن. هرکدومشون یه نژاد و خلقوخوی خاص دارن — از اژدهای مجارستانی دمخار گرفته تا اژدهای چینی و سیاهپشت ویلز.
جادوگرها فقط با اژدها معامله نمیکنن… بلکه گاهی باهاشون میجنگن، فرار میکنن، یا حتی از پوست و دل و رودهشون معجون میسازن!
هری پاتر توی مسابقات سهجادوگر، مستقیم به دل یه اژدها زد — و جون سالم به در برد!
- شکل ظاهری: عظیمالجثه، با فلسهای ضخیم، دندانهای تیز، بالهای گسترده و نفس آتشین.
- رفتار و قدرت: فوقالعاده خطرناک، وحشی و قلدر. بهشدت سرزمینطلب و تهاجمیه.
- جایگاه در دنیای جادو: توسط وزارت جادو زیر نظر گرفته میشن. نگهداریشون نیاز به تأسیسات خاص داره. در کتاب «جانوران شگفتانگیز» انواع اونها طبقهبندی شدن.
- کاربرد در جادو: دل، قلب، کبد، خون، پوست و… همهی اجزای اژدها در معجونسازی و ساخت ابزارهای جادویی کاربرد دارن. قلب اون یکی از قدرتمندترین هستههای چوبدستیه!
تسترال (Thestral)

دسته: موجودات پرنده یا نیمهپرنده
سطح خطر وزارت: ✖️✖️
تسترالها اون اسبهای اسکلتمانندن که فقط یه شرط داره ببینیشون: باید مرگ رو با چشم خودت دیده باشی. خیلیا فکر میکنن بدشگونان، ولی واقعیت اینه که اونا یکی از وفادارترین و هوشمندترین موجودات پرندهی دنیای جادوئه.
با اینکه ظاهرشون ترسناکه، اما در واقع آرومن. هری پاتر بعد از مرگ سِدریک دیگوری تونست این موجودات جادویی رو ببینه و بعد با همین تسترالها به وزارت جادو پرواز کرد.
- شکل ظاهری: اسبمانند با بدن استخوانی، پوست نازک و بالهایی چرمی و سیاهرنگ.
- رفتار و قدرت: صلحطلب، اما در صورت تهدید مهاجمه. قابلیت پرواز بسیار سریع و بدون صدا دارن. حس راهیابی فوقالعادهای دارن.
- جایگاه در دنیای جادو: در جنگل ممنوعههاگوارتز زندگی میکنن. معمولاً برای کشیدن کالسکههای هاگوارتز استفاده میشن.
- کاربرد در جادو: در جادوهای مربوط به مرگ، هدایت ارواح و مسیرهای پنهان از حضورشون استفاده میشه.
موجودات جادویی با نژادهای شبهانسانی یا الفمانند: نصفه انسان، نصفه افسانه
برخی از موجودات جادویی، نه کاملاً جانورن و نه دقیقاً انسان؛ بین این دو مرز گیر افتادن. بعضیاشون مثل جن خونگی، توی خونه زندگی میکنن و بعضیاشون مثل گابلینها، از اقتصادیترین ذهنهای دنیای جادوان. یه سریشون منزویان، یه سری اجتماعی، ولی همهشون یه چیز مشترک دارن: با ما فرق دارن.
نیوت اسکمندر میگفت:
«این موجودات شاید به انسان شبیه باشن، ولی قرنها تجربهی متفاوت پشت اون چشماست!»
دوئرف (Dwarf)

کوتاهقامت، تنومند، و معمولاً بداخلاق! دوئرفها موجودات جادویی هستند که بیشتر در کوهها و مناطق سنگی زندگی میکنن و عاشق فلزکاری و سنگتراشیان. تو هاگوارتز هم یهبار برای ولنتاین دیدیمشون که پیام عاشقونه میبردن… البته با اجرای بسیار خجالتآور!
-
شکل ظاهری: کوتاه، عضلانی، معمولاً ریشدار و با لباسهای ضخیم.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: جدی، دقیق، و گاهی کلهشق. معمولاً کاری به کسی ندارن.
-
جایگاه در دنیای جادو: کمتر دیده میشن، ولی در مراسمها یا موقع ارسال پیامها ظاهر میشن.
-
کاربرد در جادو: در صنایع دستی، ساخت اشیای جادویی و بعضی معجونها از فلزات کارشده توسط دوئرف استفاده میشه.
گابلین (Goblin) – موجودات جادویی اقتصاد دان

هوش اقتصادی خارقالعاده، اخلاق خشن، و چشمانی براق که همهچیز رو زیر نظر دارن. گابلینها موجودات جادویی هستند که ادارهی بانک گرینگاتز رو بهعهده دارن، ولی روابطشون با جادوگرا همیشه پرتنشه… مخصوصاً وقتی حرف از مالکیت طلا و شمشیر باشه!
-
شکل ظاهری: کوتاه، با سر بزرگ، انگشتهای دراز و چشمان مشکی.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️
-
رفتار و قدرت: بسیار باهوش، دقیق، اهل معامله. در صورت تحریک شدن میتونن بسیار خطرناک باشن.
-
جایگاه در دنیای جادو: ادارهی بانک جادویی، ساخت اشیای جادویی پیچیده.
-
کاربرد در جادو: ساخت شمشیر گودریک گریفندور نمونهای از کار گابلینهاست. آشنایی با زبان «گابلدیگوک» برای تجارت با اونها الزامیه.
جن خونگی (House-elf)

یکی از عجیبترین و در عین حال تأثیرگذارترین نژادهای موجودات جادویی. جنهای خونگی خدمتی بیوقفه برای اربابهای جادوگرشون انجام میدن… تا وقتی که یه تیکه لباس بهشون داده نشه. ولی اشتباه نکن! اون کوچولوهای لاغر، جادوی بسیار قدرتمندی دارن.
-
شکل ظاهری: لاغر، با گوشهای دراز، چشمان درشت و معمولاً لباسهایی مثل روبالشی یا کهنه.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️ (اما در واقع… ✖️✖️✖️ اگه عصبانی شن!)
-
رفتار و قدرت: مطیع، وفادار، ولی در صورت آزاد شدن میتونن بسیار بااراده و قوی باشن.
-
جایگاه در دنیای جادو: در اکثر خانوادههای جادوگر ثروتمند دیده میشن. هاگوارتز هم پر از جنهای خونگیه.
-
کاربرد در جادو: بیشتر در خدمات خانه و آشپزخانه. جادوشون مستقل از چوبدستیه و بعضی طلسمها روی اونا اثر نداره.
یِتی (Yeti) – موجودات جادویی کوهستانی

موجودات جادویی غولپیکری پوشیده از برف با دندونهایی که در شب میدرخشن! یتیها تو کوههای هیمالیا پنهون زندگی میکنن و معمولاً کاری به کسی ندارن… مگر اینکه حریمت رو شکسته باشی. بعضی محققها میگن یتیها یهجور خویشاوند دور از ترولها یا حتی غولها هستن.
-
شکل ظاهری: انساننما، پوشیده از خز سفید، دندانهای بزرگ.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: منزوی، خشن در صورت تحریک شدن، ولی در کل پرهیزکار.
-
جایگاه در دنیای جادو: در مناطق سرد و کوهستانی آسیای مرکزی زندگی میکنن.
-
کاربرد در جادو: خز یتی در ساخت لباسهای مقاوم در برابر سرما استفاده میشه. بعضی معتقدن بزاقش خاصیت آرامبخش داره.
یومبو (Yumbo)

موجودات جادویی سفیدپوست و خوشچهره با ظاهری الفگونه که بیشتر در افسانههای سنگال دیده میشن. یومبوها شبها ظاهر میشن، از نور ماه تغذیه میکنن و گفته میشه تنها کسانی میتونن ببیننشون که نیت پاک داشته باشن.
-
شکل ظاهری: سفیدپوست، شفاف، الفمانند با لباسهای براق.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: صلحطلب، دور از انسانها، ولی حسگر نیت دارن.
-
جایگاه در دنیای جادو: در جنگلهای آفریقای غربی. دیده شدنشون بهشدت نادره.
-
کاربرد در جادو: در برخی جادوهای مربوط به ماه، خواب و نیت پاک نامشون میاد. ولی بهصورت مستقیم در جادو استفاده نمیشن.
تِنگو (Tengu)

موجودی ژاپنی که بین گابلین و روح پرنده معلقه! تِنگوها معمولاً با بینی بلند و بالهایی تیره ظاهر میشن و نقش نگهبان معابد یا جنگلهای مقدس رو دارن. بعضیها میگن اگه با این موجودات جادویی محترمانه برخورد کنی، راه رو بهت نشون میدن… ولی اگه بیادب باشی؟ خب، امیدوار باش گم نشی!
-
شکل ظاهری: شبیه انسان یا گابلین، با بینی بلند و بالهای بزرگ.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️
-
رفتار و قدرت: سریع، مرموز، نگهبان مکانهای خاص. اهل جنگ نیستن مگر تحریک بشن.
-
جایگاه در دنیای جادو: در اسطورههای ژاپنی و مناطق کوهستانی.
-
کاربرد در جادو: در جادوهای راهبری، جنگلی و طلسمهای احتراممحور جایگاه دارن.
کلاس آموزشی گیاهان جادویی که همه پاترهدها باید شرکت کنن
اونی (Oni)

ترکیبی از دیو و ارواح باستانی شرقی؛ با دندونهای نیش، چشمان درشت و پوستهایی به رنگ آبی، قرمز یا سبز. اونیها تو افسانههای ژاپنی موجوداتی خطرناک و ترسناکان که گفته میشه از جادوی سیاه تغذیه میکنن. فقط در مراسمهای خاص ظاهر میشن و حتی بعضیشون قدرت پیشبینی آینده دارن.
-
شکل ظاهری: دیو با پوست رنگی، شاخ، چشمهای زیاد و دنداننیش.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: ناپایدار؛ گاهی دوستانه، گاهی خشن. بستگی به نیت احضارکننده داره.
-
جایگاه در دنیای جادو: در کوهها و روستاهای ژاپن.
-
کاربرد در جادو: در جادوی آیینی شرق، مخصوصاً در دفع ارواح خبیث یا نبرد با شیاطین داخلی.
سنتور (Centaur)

نیمهانسان، نیمهاسب؛ و کاملاً افتخارآمیز. سنتورها نه حیوانان و نه انسان، بلکه نژادی مستقل با فلسفه، اخلاق، و قوانین خاص خودشون. بهخاطر غرورشون، معمولاً از آدمها دوری میکنن. ولی اگه اعتمادشون رو جلب کنی، یکی از وفادارترین متحدهایی میشن که یه جادوگر میتونه داشته باشه.
-
شکل ظاهری: بالاتنهی انسان، پایینتنهی اسب؛ معمولاً قهوهای یا سیاه با چشمانی نافذ.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️ (بیشتر به خاطر قدرت و غیرقابلپیشبینی بودن)
-
رفتار و قدرت: منزوی، اهل فلسفه، پیشگو، و محافظ طبیعت. بهشدت به استقلال نژاد خودشون اهمیت میدن.
-
جایگاه در دنیای جادو: در جنگل ممنوعهی هاگوارتز یک کلونی بزرگ دارن. «فِرِنتزه» یکی از معدود سنتورهایی بود که با انسانها همکاری کرد و حتی مدتی در هاگوارتز تدریس کرد.
-
کاربرد در جادو: خودشون هرگونه استفادهی جادویی یا تحقیقی از بدن یا خونشون رو ممنوع میدونن. دانش اونها در نجوم و درمان بسیار بالاست.
گرگنما (Werewolf)

در شب کامل ماه، آدمها به موجودات جادویی تبدیل میشن که دیگه هیچ کنترل و منطقی تو وجودشون نیست. گرگنماها قربانیان یه نفرینن: یه گاز کوچیک از یه گرگنمای دیگه، و تمام! گرگینه شدن درد داره، تنهایی داره، و بدتر از همه؟ قضاوت دائمی جامعهی جادوگری.
-
شکل ظاهری: بهصورت انسانی، معمولی؛ ولی در شب ماه کامل، به گرگی بزرگ، پشمالو و وحشی تبدیل میشن.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: در حالت انسانی عادیان، ولی در شب ماه کامل، بدون کنترل به هر چیزی حمله میکنن. بعضیها با معجون و تمرین یاد گرفتن خودشون رو کنترل کنن.
-
جایگاه در دنیای جادو: تحت تبعیض شدید وزارت هستن. «رموس لوپین» یکی از شناختهشدهترین گرگنماهای مهربون دنیای جادوئه.
-
کاربرد در جادو: خون گرگنما، سمّی و ناپایدار محسوب میشه. بعضی معجونهای تقویتی خاص از بزاق اونها استفاده میکنن، ولی بهندرت.
ویلا (Veela)

ویلاها موجودات جادویی ی زیبا، فریبنده و با جادویی عجیبان که خیلی از جادوگرها با یه نگاه عاشقشون میشن… البته تا وقتی که عصبانی نشن! اون موقعه که موهاشون تبدیل میشه به شعله، و چهرهشون ترسناک و مهاجم. اونا یهجور روح طبیعتان که هم میتونن دل ببَرن، هم نفرین کنن!
- شکل ظاهری: زنانی بسیار زیبا با موهای بلند نقرهای، پوستی درخشان و حرکاتی افسونکننده. هنگام خشم چهرهشون تغییر میکنه و بال درمیارن.
- رفتار و قدرت: افسونگر، ولی ناپایدار. میتونن احساسات دیگران رو کنترل کنن و در صورت تحریک، بسیار خطرناک میشن.
- جایگاه در دنیای جادو: تو جام جهانی کوییدیچ ۱۹۹۴ بهعنوان تشویقکنندههای تیم بلغارستان دیده شدن. برخی نژادها با انسانها پیوند زدن (مثل مادربزرگ فلاور دلاکور).
- کاربرد در جادو: موهای ویلا در ساخت چوبدستی استفاده شده (مثلاً چوبدستی فلاور)، ولی بسیار کمیاب و حساسه.
لِپریکان (Leprechaun)

اگه یهدفعه دیدی یه موجود کوچولوی سبزپوش داری وسط جنگل میرقصه و سکه پرت میکنه، احتمالاً یه لپریکانه! این موجودات جادویی بامزه و موذی، عاشق طلا و شوخیان، ولی حواست باشه… طلای اونها چند دقیقه بیشتر دوام نمیاره! 😅
- شکل ظاهری: کوتولههایی سبزپوش، با ریش نارنجی و کلاه براق. ظاهر شاد و شلوغی دارن.
- رفتار و قدرت: شوخطبع، فریبکار، ولی بیخطر. گاهی باعث دردسر میشن ولی نیت بد ندارن.
- جایگاه در دنیای جادو: تو جام جهانی کوییدیچ هم طلای تقلبی پخش میکردن! بومی ایرلند هستن و بیشتر تو جشنهای جادویی دیده میشن.
- کاربرد در جادو: طلای تولیدیشون کاربرد دائمی نداره ولی در افسونهای سرگرمی، توهم یا شعبده استفاده میشه.
موجودات جادویی دورگه: نه کامل انسان، نه کامل جانور!
دنیا همیشه سیاه و سفید نیست؛ بهخصوص توی جادو. بعضیا بین دو گونه گیر کردن — بعضیا بهخاطر تولد، بعضیا بهخاطر انتخاب. این بخش مخصوص موجوداتیه که روی خط نازک بین انسان و جانور ایستادن؛ شاید نتونی راحت طبقهبندیشون کنی، ولی نمیتونی انکارشونم بکنی.
نیمهغولها (Half-Giants)

وقتی یه جادوگر با یه غول ازدواج میکنه (که خودش جای سوال داره!)، نتیجهش یه نیمهغوله: موجودی بزرگجثه، با قدرت زیاد و البته عقل انسانی. هگرید، نگهبان جنگل هاگوارتز، معروفترین نیمهغول تاریخه. و باور کن، مهربونتر از اون پیدا نمیشه!
-
شکل ظاهری: بسیار قد بلند و عضلانی، ولی چهرهای انسانمانند.
-
رفتار: معمولاً صلحطلب ولی بهخاطر جثهشون همیشه باعث ترس میشن.
-
جایگاه در دنیای جادو: تحت تبعیض سنگین وزارت، بهخصوص بعد از ائتلاف غولها با ولدمورت.
-
کاربرد در جادو: خودشون کاربرد خاصی ندارن، ولی قدرت جسمی و مقاومت بالاشون در مأموریتها کمک میکنه.
زمان انتشار فصل دوم لایو اکشن One Piece مشخص شد!
نیمهجنهای خونگی (Half-House-Elves)

خیلی کمتعدادن، اما وجود دارن! وقتی یه جن خونگی با یه انسان یا موجود دیگه پیوند میخوره (معمولاً با جادوی تاریک یا تصادف عجیب)، موجودی به دنیا میاد که هم جادوی قدرتمند جنها رو داره، هم ظاهر نسبتاً انسانی. ولی معمولاً توسط جامعهی جادوگری پنهان یا طرد میشن.
-
شکل ظاهری: ترکیبی از جن و انسان؛ قد کوتاه، گوشهای نیمهبرجسته، ولی توانایی گفتار و فکر انسانی.
-
رفتار: منزوی، بیاعتماد، اما بسیار باهوش.
-
جایگاه در دنیای جادو: در اسناد رسمی خیلی کم ذکر شدن. بعضی معتقدن بعضی جنهای خونهزاده در خاندانهای قدیمی، در واقع نیمهجنان.
-
کاربرد در جادو: توانایی اجرای جادو بدون چوبدستی، شبیه جنهای خونگی؛ ولی با کنترل بالاتر.
جانورنماها (Animagus)

این یکی از عجیبترین مرزهای جادوییه؛ چون یه جادوگر میتونه عمداً خودش رو به یه حیوان خاص تبدیل کنه — البته با تمرین زیاد، مجوز رسمی، و خطرات جدی. ولی اگه موفق بشی، اون وقت هم آدمی، هم جانور… و کسی شاید هیچوقت نفهمه واقعاً کی هستی. (سلام سیریوس بلک!)
-
شکل ظاهری: در حالت عادی انسان، ولی با طلسم مخصوص تبدیل به جانور میشن. هر جادوگر فقط یه شکل جانوری ثابت داره.
-
رفتار: در فرم جانوری، تمام تواناییهای اون حیوان رو دارن، ولی فکر انسانی حفظ میشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: ثبت Animagus در وزارت جادو الزامیه. ولی عدهای (مثل پدر هری و دوستانش) ثبتنشده بودن.
-
کاربرد در جادو: برای جاسوسی، محافظت، فرار، یا حتی تمرین کنترل ذهن بهکار میره.
نیمهویلاها (Half-Veela)

وقتی یه انسان (معمولاً مرد جادوگر!) دلش پیش یه ویلا میره، نتیجهش موجودیه که زیبایی افسانهای و جادوی خطرناک رو باهم داره. نیمهویلاها تو جامعهی جادوگری نادرن، ولی بعضی شخصیتهای معروف مثل فلور دلاکور (عروس بیل ویزلی) نشون دادن که چقدر میتونن قدرتمند، مؤدب و در عین حال، باحال باشن!
- شکل ظاهری: ظاهر بسیار جذاب انسانی با موهای براق نقرهای یا بلوند روشن. چشمانی گیرنده و حضوری که همه رو ناخودآگاه جذب میکنه. موقع عصبانیت گاهی حالت صورتشون تغییر میکنه یا حتی جرقههای جادویی اطرافشون دیده میشه.
- رفتار: معمولاً مهربون و مودب، ولی خیلی از مردم باهاشون راحت نیستن چون قدرت افسونگری ذاتی دارن. کنترل احساساتشون مهمترین چالشه، مخصوصاً وقتی عصبانی میشن.
- جایگاه در دنیای جادو: با اینکه در جامعه پذیرفته میشن، ولی همچنان با نگاههای قضاوتگر مواجه میشن، مخصوصاً از طرف زنانی که فکر میکنن «جادوشون تقلبیه!» 😅
- کاربرد در جادو: قدرت افسونگری طبیعی دارن که تو دوئلها یا مذاکرات (و حتی امتحان شفاهی!) حسابی به درد میخوره. بعضیها میگن حضورشون حتی باعث بالا رفتن دقت وردها میشه، ولی خب، هیچ تحقیقی رسمی براش نیست!
موجودات افسانهای کلاسیک: وقتی افسانهها واقعیت پیدا میکنن
تو کتابهای افسانهای و اسطورهها، همیشه موجوداتی بودن که فراتر از طبیعت ظاهر شدن. هیولاهایی با بدنهای ترکیبی، قدرتهای عجیب و داستانهایی که نسل به نسل نقل شدهان. حالا تو دنیای جادوگران، این موجودات نهتنها واقعاً وجود دارن، بلکه بعضیهاشون هنوزم تو نقاطی از دنیا دیده میشن. این بخش قراره پرده از چهرهی واقعی این افسانهها برداره.
اسفینکس (Sphinx)

میگن هیچکس از نگاه نافذ اسفینکس در امان نیست؛ چون اون نهفقط باهوشه، بلکه همیشه یه معما تو آستینش داره. تو مصر باستان نگهبان معبدها بود، ولی حالا جادوگرا اونو بهعنوان محافظ مکانهای اسرارآمیز بهکار میگیرن. فقط یادت باشه، اگه معماشو نتونی حل کنی… ممکنه دیگه راه برگشتی نباشه.
-
شکل ظاهری: سر انسان، بدن شیر؛ چشمانی نافذ و صدایی زنانه و جدی.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: موجودی بهشدت هوشمند و جدی. فقط وقتی تهدید بشه یا کسی به معماش جواب نده، خطرناک میشه.
-
جایگاه در دنیای جادو: در کتاب چهارم (جام آتش)، اسفینکسی نگهبان مسیر نهایی مسابقهی سهجادوگر بود.
-
کاربرد در جادو: بیشتر بهعنوان محافظ در مکانهای اسرارآمیز بهکار میره. قابلیت سخن گفتن و ارزیابی ذهنی جادوگرها رو داره.
گورگون (Gorgon)

تو افسانههای یونانی، گورگونها خواهرانی بودن با موهایی از مار، و نگاهی که آدمو سنگ میکرد. ولی تو دنیای جادوگران، هنوزم ردپای این موجودات جادویی پیدا میشه. یه نگاه اشتباهی، یه پلک زدن دیر… و دیگه فقط یه مجسمه باقی میمونه. گورگونها کمتر دیده میشن، اما هنوزم اسمشون لرزه به تن خیلیا میندازه.
-
شکل ظاهری: زننمایی با موهایی از مارهای زنده، پوست سنگی، چشمانی براق.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: نگاه مستقیمش باعث سنگ شدن دائمی قربانی میشه. موجودی کمتحرک اما مرگبار.
-
جایگاه در دنیای جادو: ردپاهایی از گورگون در اسناد جادویی یونان، مصر و مدیترانه شرقی ثبت شده.
-
کاربرد در جادو: خون گورگون در بعضی معجونهای باستانی استفاده میشده، ولی شکارش تقریباً ممنوعه.
کیمرا (Chimaera)

اگه توی یه تونل با صدای زوزه و غرش و فوت آتش روبهرو شدی، شانس بیاری کیمرا نباشه! موجودی با سه هویت توی یه بدن: سر شیر، بدن بز، دُمی به شکل اژدها! یه جور هیولای ترکیبی که هیچ طلسمی بهراحتی جلوش نمیایسته. افسانه میگه یه بار یه جادوگر تونسته رامش کنه… ولی فقط یه بار.
-
شکل ظاهری: سر شیر، بدن بز و دُم اژدها. بعضی نسخهها دارای بال هم هستن.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: بسیار خشن، غیرقابل پیشبینی، سریع و مقاوم در برابر جادو. نیش دُمش کشندهست.
-
جایگاه در دنیای جادو: بومی نواحی کوهستانی یونانه. در کتاب نیوت اسکمندر با هشدار شدید ذکر شده.
-
کاربرد در جادو: فقط در جادوهای دفاعی باستانی و بسیار محدود. اجزای بدنش بسیار نادر و غیرقانونیان.
هیدرا (Hydra)

افسانه میگه اگه یه سرش رو بزنی، دو تای دیگه در میاد! حالا فکرشو بکن با یه هیولای مارمانند روبهرو باشی که نه یه سر، بلکه نهتا سر داره! جادوگراها بهش میگن کابوس متحرک، چون تنها راه شکستش، سوزوندن جای زخمهاشه.
-
شکل ظاهری: موجودی مارمانند با ۷ تا ۹ سر، هر سر با قدرت مستقل و دهنی پر از زهر.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️✖️✖️✖️✖️
-
رفتار و قدرت: وقتی یه سرش قطع میشه، دوتا دیگه در میاد. حرکتش کند اما ضربههاش کشندهست. زهرش بسیار مرگباره.
-
جایگاه در دنیای جادو: در مناطقی از یونان و بالکان دیده شده. فقط جادوگران بسیار ماهر جرات مقابله با اون رو دارن.
-
کاربرد در جادو: زهرش در معجونهای سم قوی استفاده میشه، ولی کنترل یا زندهگیری اون تقریباً غیرممکنه.
یونیکورن (Unicorn)

تو هر جنگل جادویی، اگه خوششانس باشی، رد پای نقرهای میبینی… رد پایی که به یه اسب سفید، زیبا و پاک میرسه. یونیکورن فقط سمت آدمای پاکدل میره، و اگه سعی کنی بهش آسیبی بزنی… مطمئن باش جنگل جوابشو میده!
-
شکل ظاهری: اسب سفید با شاخی بلند و تابنده روی پیشانی. نرها شاخ نقرهای براق دارن، مادهها طلایی.
-
سطح خطر از نظر وزارت: ✖️
-
رفتار و قدرت: بسیار خجالتی و سریع. فقط به افراد پاکدل نزدیک میشن.
-
جایگاه در دنیای جادو: در جنگل ممنوعه هاگوارتز زندگی میکنن. در کتاب اول، ولدمورت از خون اون برای زنده موندن استفاده کرد.
-
کاربرد در جادو: خون یونیکورن باعث ادامهی حیات میشه، ولی استفاده ازش روح رو نفرین میکنه. موی دمش یکی از سه هستهی اصلی چوبدستیسازیه
قاتل جدید دنیای ویدئو گیم از دنیای انیمه انتخاب شده است!
حرف آخر:
خب، حالا که با تاندربرد و اوکامی پر کشیدی و از گریفین تا تسترال رو شناختی،
وقتشه یه کم نفس بکشی…
چون درسته که بخش جانورا تموم شده ولی هنوز بخش گیاه شناسی مونده!

